نظریه های جامعه شناسی
كنش متقابل نمادين با كار ميد آغاز شد اما او نظريه خود را «رفتارگرايي اجتماعي» ناميد. بعدها بلومر واژه كنش متقابل نمادين را براي اين مكتب انتخاب كرد كه قسمت نمادين برايش اهميت زيادي داشت. ريشه هاي رفتار گرايي اجتماعي ميد در «عملگرايي»، «رفتارگرايي روانشناختي» و «زيمل» است. ميد جامعه شناس نبود فيلسوف بود. كتاب او «ذهن، خود و جامعه» است كه پس از مرگ وي توسط شاگردانش گردآوري و چاپ شد...
نظریه های جامعه شناسی کلاسیک
كنت اولين كسي است كه دو واژة جامعه شناسي و مثبت گرايي را به كار برد. او ابتدا علم مورد نظرش را فيزيك اجتماعي ناميد اما به دليل استفادة ديگران از همين نام، آن را به جامعه شناسي تغيير داد. بخشي از آثار او بر عليه روشنگري است (بخاطر برگشت به نظم). او فلسفه خود را positive (مثبت،ايجابي) ناميد. بر خلاف روشنگري كه او فلسفه آن را بخاطر خراب كاريهايش Negative (منفي، سلبي) ناميد. كنت اثبات گرايي را بعنوان يك كلمه و فلسفه بنيان گذاشت. كنت با محافظه كاران در بازگشت نظم هم صدا بود اما نه نظم قرون وسطي كه آنها ميگفتند...
نظریه های جامعه شناسی میانی
زيمل از جامعه شناساني است كه به نظر ريتزر در جامعه شناسي اخير آمريكا بيشتر از ماركس و وبر و ... اثر گذاشته و بويژه اثر او تحت عنوان «پول» از اقبال رو به رشد برخوردار بوده است. نبود نظريههاي منسجم از ويژگيهاي جامعه شناسي زيمل است. او 25 كتاب و 300 مقاله با موضوعات بسيار گسترده و متفاوت دارد، به همين دليل يكي از ويژگيهايي كه به او نسبت داده ميشود «پرسه زن» است. گاه همين پرسه زني زيمل و عدم تقيد او به يك نظرية منسجم او را در رديف تفكر پست مدرن قرار ميدهد...